Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3733 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rupture
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
circular scanning
U
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cyclic
U
دایرهای
gyrates
U
دایرهای
circular
U
دایرهای
circulars
U
دایرهای
gyrating
U
دایرهای
gyrated
U
دایرهای
gyrate
U
دایرهای
circular list
U
لیست دایرهای
shiko dachi
U
ایستادن دایرهای
circular motion
U
حرکت دایرهای
circular velocity
U
سرعت دایرهای
semi circular
U
نیم دایرهای
circumferential stress
U
خستگی دایرهای
circulars
U
دایرهای شکل
circular flow
U
جریان دایرهای
endless sling
U
باربردار دایرهای
polycyclic
U
چند دایرهای
circular
U
دایرهای شکل
circular arch
U
طاق دایرهای
rotary motion
U
حرکت دایرهای
circle graph
U
نمودار دایرهای
hoop stress
U
تنش دایرهای
circuit training
U
تمرین دایرهای
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
circular casing pump
U
تلمبه پا بده دایرهای
circular shift
U
تغییر مکان دایرهای
molinello
U
ضربه دایرهای به سر در سابر
delving
U
سوراخ کردن
stabs
U
سوراخ کردن
delve
U
سوراخ کردن
to break open
U
سوراخ کردن
foraminate
U
سوراخ کردن
delved
U
سوراخ کردن
punches
U
سوراخ کردن
broaching
U
سوراخ کردن
to burn a hole
U
سوراخ کردن
punched
U
سوراخ کردن
delves
U
سوراخ کردن
punch
U
سوراخ کردن
perforate
U
سوراخ کردن
perforates
U
سوراخ کردن
scuttle
U
سوراخ کردن
scuttled
U
سوراخ کردن
to drill through
U
سوراخ کردن
to punch a hole in
U
سوراخ کردن
wear a hole in
U
سوراخ کردن
bores
U
سوراخ کردن
scuttles
U
سوراخ کردن
scuttling
U
سوراخ کردن
bore
U
سوراخ کردن
pierce
U
سوراخ کردن
transfix
U
سوراخ کردن
stab
U
سوراخ کردن
stabbed
U
سوراخ کردن
perforating
U
سوراخ کردن
goring
U
سوراخ کردن
boring
U
سوراخ کردن
pooled
U
سوراخ کردن
drill
U
سوراخ کردن
pierces
U
سوراخ کردن
incising
U
سوراخ کردن
gores
U
سوراخ کردن
to set abroach
U
سوراخ کردن
gored
U
سوراخ کردن
gore
U
سوراخ کردن
steek
U
سوراخ کردن
pools
U
سوراخ کردن
to poke a hole in any thing
U
سوراخ کردن
broached
U
سوراخ کردن
drilled
U
سوراخ کردن
pool
U
سوراخ کردن
broach
U
سوراخ کردن
drills
U
سوراخ کردن
broaches
U
سوراخ کردن
to pick a hole in
U
سوراخ کردن
eyeing
U
شکاف درجه دایرهای شکل
eye
U
شکاف درجه دایرهای شکل
eying
U
شکاف درجه دایرهای شکل
circle eight
U
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
eyes
U
شکاف درجه دایرهای شکل
ring sight
U
شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
circular mil
U
مساحت دایرهای به قطر یک میل
heyland diagram
U
دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
unseamn
U
شکافتن
penetract
U
شکافتن
rip
U
شکافتن
cleaves
U
شکافتن
pierce
U
شکافتن
dispart
U
شکافتن
rips
U
شکافتن
cleave
U
شکافتن
fission
U
شکافتن
cleaved
U
شکافتن
pierces
U
شکافتن
rive
U
شکافتن
ripped
U
شکافتن
chink
U
شکافتن
chinked
U
شکافتن
chinking
U
شکافتن
to undo woven fabric
U
شکافتن
split
U
شکافتن
breakthroughs
U
شکافتن
breakthrough
U
شکافتن
splinters
U
شکافتن
excision
U
شکافتن
scarify
U
از رو شکافتن
to drive a wedding into
U
شکافتن
chinks
U
شکافتن
splinter
U
شکافتن
splintered
U
شکافتن
splintering
U
شکافتن
lancinate
U
بانیزه سوراخ کردن
spit
U
سوراخ کردن تف انداختن
punches
U
مهر کردن سوراخ
punch
U
مهر کردن سوراخ
burrs
U
بامته سوراخ کردن
precision bore
U
سوراخ کردن دقیق
back drill
U
از پشت سوراخ کردن
burr
U
بامته سوراخ کردن
pertusion
U
عمل سوراخ کردن
punch
U
سوراخ ایجاد کردن
burred
U
بامته سوراخ کردن
punched
U
مهر کردن سوراخ
burring
U
بامته سوراخ کردن
punched
U
سوراخ ایجاد کردن
hollow forge
U
سوراخ کردن گرم
punches
U
سوراخ ایجاد کردن
broached
U
سوراخ کردن قایق
transfixion
U
عمل سوراخ کردن
lack vt
U
با گلوله سوراخ کردن
punctured
U
سوراخ کردن شکست
broaching
U
سوراخ کردن قایق
punctures
U
سوراخ کردن شکست
prong
U
باچنگ ک سوراخ کردن
puncturing
U
سوراخ کردن شکست
prongs
U
باچنگ ک سوراخ کردن
pecks
U
بانوک سوراخ کردن
pecking
U
بانوک سوراخ کردن
pecked
U
بانوک سوراخ کردن
broach
U
سوراخ کردن قایق
to tear a hole in
U
سوراخ یا پاره کردن
peck
U
بانوک سوراخ کردن
puncture
U
سوراخ کردن شکست
tusk
U
سوراخ کردن یا کندن
tusks
U
سوراخ کردن یا کندن
gride
U
سوراخ کردن فرورفتن
broaches
U
سوراخ کردن قایق
to peck a hole in
U
با نوک سوراخ کردن
To bark up the wrong tree.
<idiom>
[سوراخ دعا را گم کردن]
spits
U
سوراخ کردن تف انداختن
peeped
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
circle of influence
U
دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
wedge
U
با گوه شکافتن
split
U
دوبخشی شکافتن
cleavage
U
شکافتن سنگ
hackle
U
از هم بازکردن شکافتن
openings
U
شکافتن دفاع
cleave
U
شکافتن سلول
cleaves
U
شکافتن سلول
opening
U
شکافتن دفاع
fracture
U
شکستن شکافتن
cleaved
U
شکافتن سلول
cleavage
U
عمل شکافتن
fractured
U
شکستن شکافتن
fractures
U
شکستن شکافتن
pierce the block
U
شکافتن دفاع
fracturing
U
شکستن شکافتن
cleavages
U
عمل شکافتن
splitting
U
شکافتن شکافتگی
cleavages
U
شکافتن سنگ
wedging
U
با گوه شکافتن
wedges
U
با گوه شکافتن
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
meaning of taking law
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com